نشخوار

پدر و مادر هایی که بچه های خودشون رو از دیدن زیبایی های طبیعت و شگفتی های دنیا منع می کنند و در عوض بچه هاشون رو به کتاب ارجاع می دن برای دیدن این زیبایی ها و شگفتی ها ، بچه هاشون رو ترغیب به نشخوار اون چیزی می کنند که قبلن دیگران با چشم هاشون دیدن و ثبت کردن و بالا آوردن.

ارزش کتاب تو جای خودش برای آموزش و پرورش آدم گرچه خیلی بالاست، اما لمس اون چیزی که وجود داره هر چند هم هزینه بر باشه یا زمان بر ، هیچ وقت نمی تونه با کتاب جبران بشه. مخصوصا در مورد تاریخ، طبیعت، فرهنگ ، مردم شناسی و علومی که مرتبط با زندگی انسانی در گذر زمان هست ، باید همراه با خوندن کتاب لمس هم بشن. در این موارد و علوم کتاب تنها نقش یک نظری رو داره که بشه با اون چیز هایی که خودمون بنا به سطح درکمون بهش رسیدیم، مقایسه و تجزیه و تحلیل کنیم.

من هنوز توی کتاب هام دنبال کویر و کوه و فرهنگ و زبان و انسان می گردم، هنوز توی کتاب ها می خونم و بزرگترین آرزوم اینه که بتونم حداقل اون چیز هایی رو که خوندم تا حدی حس کنم.

متاسفانه منم مثه خیلی از بچه ها هیچ وقت برای خانوادم بزرگ نمی شم و انگاری حالا حالا ها مجبورم نشخوار کنم اندیشه دیگران رو ، حتی همین دریایی که نزدیکمون هست، کنار من، چرا نمی تونم لمسش کنم؟ چرا نمی تونم کشفش کنم؟ فقط به این دلیل ساده که هنوز توی نگاه خانواده م یک بچه هستم که نمی تونه و نباید های زیادی براش وجود داره.

این موضوع رو مخصوصن پدر و مادرهایی که فاصله سنی شون از بچه هاشون بیشتره باید بیشتر مورد توجه خودشون قرار بدن ، که تنها تعریف از اون چیزی که خودشون دیدن در زمان جوونی یا نوجوونی شون برای بچه کافی نیست، این بچه هم نه حالا بیشتر ولی حداقل به اندازه خود شما حق داره ببینه و لذت ببره.

نظرات

پست‌های پرطرفدار