کلاس زبان
برای همینه که خیلی خیلی خیلی کلاس زبان رو دوست دارم. خیلی حرف ها و اعتقادات و دغدغه هایی که تو هیچ جمع دیگه ای فرصت بحثش نمی شه ، بنا به موضوعات هر جلسه می شه مطرح کرد. در مورد همه چیز از خونه گرفته تا اتفاقات و حوادث اجتماعی –سیاسی و اقتصادی و وقتی آدم سر چیزی دغدغه داشته باشه ، سعی می کنه درست ترین و بهترین کلمات رو برای بیانش استفاده کنه.
اینکه اینا رو گفتم برا این بود که امروز خیلی کلاس زبان خوب بود و کلی غر زدم و حرف دلم رو گفتم و سفره دلم رو باز کرد ، و گرنه در حالت عادی کسی نیست حرف گوش بده.
دوباره رفتم دکتر و باز هم همه چیز رو برگردوند به اعصاب و روحیات من! اینکه عصبی هستم و این رو هم خودم می دونم. این که آدم های زیادی هستند که خیلی رفتار هاشون آزارم می ده ، متاسفانه خیلی هم نزدیکن و این همه خواب های عجیب و آزار دهنده نشانه اون روز ها و رفتار های بده. باید سعی کنم آرومتر باشم، باید سعی کنم از این خونه دور باشم. باید سعی کنم....
نمی دونم انگار خیلی باید سعی کنم.
پ.ن : این نبودنت خیلی آزارم می ده.. خیلی ، باز اما برای همه چیز ممنون.
نظرات
ارسال یک نظر