نی نی کوچولو







نمی دونم چرا وقتی داشتم از کار های بالا عکس می گرفتم یاد این نوشته افتادم که پارسال تو همچین روزهایی نوشته بودمشون.

در هر صورت این کلاه و شال گردن و کیف کوچولو تموم شد، کاموای سرمه ای با دکمه های فیروزه ای که بتونه تضاد خوبی ایجاد کنه، اون دو تا دکمه روی کلاه برای این هست که بچه وقتی داره می دوئه ، شال گردن از دور گردنش نیفته و مامانش حرص نخوره، اون گل ساده آبی چهار پر هم برای تزئین گذاشتم پایین شال گردن، از همه مهم تر اینکه از باقی مونده کاموا یه کیف کوچولو 18*18 سانتی متری درست کردم که دیگه زیپ و دکمه نداره و فقط با دو تا بندینک کوچولو و دو تا دکمه که همرنگ بقیه هست بسته میشه و بچه کوچولو می تونه اونو کج بندازه که وقتی می دوئه و بازی می کنه هی از شونه ش نیفته پایین.

حالا فردا صبح باید برم پیش نی نی کوچولو سه ساله و اینا رو بهش بدم! خودم که خوشم اومده، هم ساده هست و هم توش یه عالمه عشقه. دوست دارم که اون هم دوست داشته باشه. اگه بشه از این نی نی کوچولو عکس می گیریم و می ذارم این جا.

----------------

پ.ن: دوستان ِ " تغییر برای برادری* " دلتون رو بگیرین و از ته دل بهم بخندین! پیشاپیش از همکاری تون ممنون

پ.ن: نصف این دوستان ِ " تغییر برای برادری* " حتی جرات ندارن که خودشون برن دنبال جمع کردن امضا برای کمپین و این و هر نشست و کوفت و زهر مار دیگه ای!

پ.ن: امروز رفتیم خونه ی " حاج خلیل رفیع " اگه اسمش رو درست نوشته باشم ، یا همون ساختمون شورای شهر در جوار ساختمون دانشکده شهرسازی توی صیقلان رشت، بعد در مورد مرمت فاجعه آمیز این بنا باید یه چیز هایی بنویسم و می خوام مقایسه ش کنم برای خونه ی " ابریشم چی " که همسایه دیوار به دیوار این خونه هست.

پ.ن: " حاج خلیل رفیع " اگه اسمش رو درست گفته باشم اولین شهردار رشت بوده انگار و اون خونه ای هم که امروز شورای شهر رشت هست در واقع خونه ی همین آقای رفیع بوده

پ.ن: دوستان ِ " تغییر برای برادری* " می دونم که این * برابریه...

نظرات

  1. جدا قشنگه
    حسوديم شد . . .

    از طرف من:‌
    يك بوس كوچولو براي ني ني كوچولو

    پاسخحذف

ارسال یک نظر

پست‌های پرطرفدار