قییییییییییییییییییییییییییژ


قیِِِیییییییژ

در چوبی کمد باز می شود

لولا سمفونی اش را در فضای نمناک اتاق اجرا می کند.

زیر در نیمه باز

دو جفت پای کوچک و چاق

سفیدی اش را می دواند توی چشم هایم

دو-سه تا توپ رنگی

شال گردن راه راه نارنجی ،زرد، سبز و حنایی

یک جعبه مداد رنگی نیمه پر که روی موکت رنگ و رو رفته

پخش شده اند

..

..

کنار در اتاق ایستاده ام

در کمد باز می شود

باز تر

..

..

قییییییییژ

دلم می رود

چشمانم هم

کودکی هایم با همه زیبایی و سادگی از پشت در

می پرد بیرون

و توی آغوشم آب می شود.

..

..

قیییییییژ

در کمد باز می شود

نیمه باز اما

کمد چوبی قدیمی

که کنده کاری های کهنی از روز های کودکی رویش نقش بسته

پاهایم از زیر در پیداست

یک جفت پای استخوانی و سفید

چند کتاب و مداد و ورق هایی رنگی

یک قلب پارچه ای پر از پنبه نرم

یک جفت جوراب صورتی با گل های ریز بنفش

..

..

قیییییییژ

هیچ کس کنار در اتاق نیست

در کمد باز می شود

می آیم بیرون

با یک چمدان نارنجی و مشکی

نظرات

پست‌های پرطرفدار