خانه ی من

اکثر دوستان ام کم و بیش در مورد خانه ای که در رویا دارم چیز هایی می دانند، عده ای به فراخور حرف ها و موقعیت ها بیشتر و عده ای دیگر کمتر. چیزی که توی زندگی من پر رنگ هست ، حضور دریا ،دریایی مثل دریای خزر ، یعنی دقیقا خود خزر، هر جای دنیا هم که دریا ها و سواحل زیبایی وجود داشته باشد، شاید کنار آن ها بتوانم به زیبایی دست پیدا کنم ، اما می دانم آرامش من کنار دریای سرزمین من است، کنار خزر ، کنار آبی اش ، آبی بی کران اش..کنار ماهی های کوچک و بزرگش ، کنار تالاب اش، کنار نیلوفرهای آبی ، " لی لی " ها عاشق و آرام ...وقتی وارد سکوت مرموز مرداب می شوی یک چیزی در وجودت فریاد می زند ، یک چیز که داد می زند، نگاه کن و لذت ببر ، نگاه ک و بگذار چشمانت زیباترین نقاشی های خدا را ببیند.

یکی از آرزو هایم داشتن خانه ای کنار دریا ، نه از این ویلا های بزرگ و تجملی که بعد مجبور شوم یا غم و غصه دزد و غریبه و تخریب آن را بخورم ، یا لوله هایی که دم به دقیقه توی این نم و رطوبت می ترکند. یا حتی خانه ای که اینقدر مرا درگیر خودش کند که از همه ی کار ها و فکر هایم بیفتم.یک خانه کوچک و فانتزی کنار دریا که آرامش را به من بدهد، که وقتی راه می روم توی اش ، صدای قرچ و قروچ و جرجر چوب های کف اش با من حرف بزند که هی سحر من بیدارم.

نمی دانم احتمالا خیلی از شما این خانه را دیده باشید ، نمی دانم صاحب این خانه کیست ، اما آن چیز که به من آرامش می دهد روح ساکت اش است، درست نگاه اش کنید ؛ شبیه لانه ی پرنده های کوچکی ست که یک زمان بالای ساعت های پاندول دار دیواری ، سر ساعت بیرون می آمد و آواز سر می داد.

پی نوشت:

این ها را خواندم ، بد نیست شما هم بخوانید

1- به من نگاه می کنی

2-Advertising as Art

نظرات

  1. خونه رویایی قشنگی داری !
    این تصویر هم خیلی دلنشینه... حس آرامش به آدم میده.

    پاسخحذف
  2. من به اسم سحر اخوان لینکت کردم، اگه اسم دیگه ای باید بذارم بگو ;)

    پاسخحذف
  3. چه جالب ، فكر نمي كردم يه روز يه نفر ديگم عكس اين خونه رو بذاره تو بلاگش. منتها شما در فصلي ازش عكس گرفتي كه به نظر آرامش بخش مياد، و من..... خودت ببين!

    پاسخحذف

ارسال یک نظر

پست‌های پرطرفدار