تیمبوکتو

" تیمبوکتو " رو می خونم .

" مثلا چمدان چرخ دار . چقدر طول کشید تا اختراعش کنیم؟ سی هزار سال چمدان های مان را به زحمت حمل کردیم ، عرق ریختیم و به خودمان فشار آوردیم و تنها چیزی که از آن نصیب مان شد درد عضلانی ، کمر درد و خستگی مفرط بود. منظورم این است که چرخ داشتیم، مگر نه؟ این مرا گیج می کند چرا باید تا آخر قرن بیستم برای این یارو صبر کنیم تا بتوانیم چیزی به این کم اهمیتی را ببینیم؟... مسئله آن طور که به نظر می آید ساده نیست. فکر آدم تنبل است و اغلب برای مراقبت از خودمان آن قدر ها هم بهتر از کرم های بی ارزش باغچه نیستیم . "

پ.ن 1 : تیمبوکتو : نکته ی جالبی که این رمان برای من داشت راوی قصه بود ،مثل داستان های هنک راوی قصه سگی است بنام مستر بونز . برخلاف هنکی خودمان که بطور کنایه آمیزی .... ادامه

پ.ن 2 : تیمبوکتو : تیمبوکتو یکی دیگر از از رمان‌های پل‌استر نویسنده نامدار آمریکایی است که در لیست 1001 کتابی که پیش از مرگ باید بخوانیم توصیه شده است .... ادامه

نظرات

  1. تو چه رده سنی نوشته شده؟ چه سبکی داره؟ کاش توصیحات بیشتر بود.

    پاسخحذف

ارسال یک نظر

پست‌های پرطرفدار