آزمایش خون

خیلی وقته که به این موضع فکر می کنم. اما امروز که با طاها در این مورد حرف زدیم به این نتیجه رسیدیم که قبل از ازدواج به جای این آزمایش خون چرت و پرتی که به نظرم اصلا مهم نیست ( چون تالاسمی بود که ازش می ترسیدن و اون هم الان با سلول های بنیادی قابل حله ) چند جلسه مشاوره درست و درمون به همراه تست های روانشناسی می ذاشتن خیلی بهتربود. این روز ها دارم فکر می کنم که چقدر سخته زجر کشیدن از یک بیماری اعصاب و روان و دامن گیر شدن همه ی اعضای یک خانواده به اون، حتی زجر آور تر از هر نوع بیماری مهلکی ...

نظرات

  1. به نظر من خيلي مسخره است دو نفر که با هم به تفاهم رسيدن سر چنين قضيه اي (آزمايش خون)همه چي و بهم بزنن....

    پاسخحذف
  2. راستش خود ما هم همین مشکل خونی رو داریم و تا همین حالا هم دردسر های زیادی کشیدیم...
    متاسفانه این داستان که میگن قابل حله این طوری نیست !
    هیچ دکتری تضمین نمیده ! همه چیز بستگی به شانس داره !
    ای کاش می شد یه چیز هایی رو ندیده گرفت و فقط به همدیگه فکر کرد ولی افسووس که جامعه ما همه چیز مهمه جز کسایی که همدیگر رو دوست دارن.
    امیدوارم که مشکلی پیش نیاد، سخت نگیر خدا بزرگه

    پاسخحذف

ارسال یک نظر

پست‌های پرطرفدار